چراغ راه
امیدوارم هر چه زودتر خبر به درک واصل شدنش برسه
تو چه ميدوني بسيجي كيه،مرد كيه
فلسفه خوردنيه يا ....دنیه
فحش ميدي ،فكر ميكني رپر شدي
اراجيف ميگي، فكر ميكني منتقد شدي
آخه از وطن رونده اي
عين يه آشغال تو كوچه مونده اي
آره تو يه آشغالي،يه آشغال پست
كسي كه ادعاش ميشه هست وطن پرست
ادعات ميشه جامعه شناسي،آخر فلسفه اي
فلسفت هست
صادق هدايت
تو يه بوف كوري،بوف شوم و پست
كه نشسته رو درخت همسايه .شر و ور ميگه
وقتمو هدر نميدم برات
همين چند جمله اي هم كه گفتم بسه برات
منبع : تارعنکبوت
شاید به خاطر حرص و طمعمون باشه که میخایم خیلی زود به چیزایی که نداریم برسیم اما به چه قیمتی؟
به قیمت گرفتن پول نزول؟
به قیمت جنگ با خدا؟
منظورم همین بانک های شیک و پیک خودمون هستش که معمولا بهترین جاهای شهر رو اشغال کردن
بهره 30 درصد و 20 درصد رو اسمش رو چی میشه گذاشت؟
این تعریف ربا هستش:
« ربا » عبارت است از بهره از پیش تعیین شده. اگر پول یا مالی به کسی قرض داده شود و شرط گردد که وامگیرنده در سررسید، مبلغ یا درصد معینی علاوه بر اصل را تادیه کند، استقراض ربوی انجام شده و مطابق نص صریح قرآن کریم، این معامله حرام و باطل است.
تو مملکتی که ادعای اسلام و خدا و پیغمبر داره چرا باید اینطوری باشه.
بعدش حضرات میفرمایند: "آقا امام زمان اگر بخواهد ظهور کند از ایران ظهور میکند"
که باید عرض کنم "دو زار بدی آش به همین خیال باش"
با این وضعیت دجال از اینجا ظهور نکنه شانس آوردیم.
صد رحمت به این آمریکایی ها که حداقل یه جنبش تسخیر وال استریت راه انداختن ما که تو جنبش تسخیر عابر بانک سر کوچمون هم موندیم
اگر فردا خبر برسه که امام زمان از آمریکا ظهور کرده تعجب نمیکنم.
ماهیت بانک ربوی هستشجلسه بانوان جبهه پایداری برگزار شد.

رسایی:حاج آقا جلوی در نوشته بود «ورود آقایان ممنوع» یه موقع به ما گیر ندن.
آقا تهرانی: نه بابا! صداشو در نیار خودتو با روزنامه خوندن مشغول کن، کسی حواسش به ما نیست.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
رحیمی: همه قدرتهایی که ما را تحریم کردهاند، به دستبوسی ما میآیند.

رحیمی: مهندس جان این لیست شرکتهاییه که قراره از کشور چین بیان برای دستبوسی! بعدشم یه قرارداد اتوبان تهران شمالی توپ باهاشون ببند...
نیکزاد: اما دکترجان! ظاهرا" شب مهمون دارید، این لیست خرید منزله ، لیست شرکت ها توی جیب کته...
باشد که ما "حر" زمان خودمان باشیم.
کل یوم کربلا و کل یوم عاشورا
از اونجایی که در این کلیپ صحنه های وحشتناکی وجود داره با مسیولیت خودتون دانلودش کنید.
حجم ۱ مگ
فرمت:برای موبایل
میگفت: نزدیک دویست کیلومتر را با پای پیاده با چهار فرزندم حرکت کردم و هنگامی که به اردوگاه رسید، تنها یک فرزند پسر هفت ساله برایش مانده بود و در حالی که اشک میریخت، میگفت: از تشنگی و گرسنگی، یکی پس از دیگری در آغوشم جان دادند و هر کدام را در مسیرهای گوناگون دفن کردم و اکنون با تنها بازماندهام به اینجا رسیدم. میدانید فرزند هفت ساله چه بر دست داشت؟ لوح چوبی قرآن. میدانید پدر فرزند از دست داده چه کرد؟ سجده شکر.

سجده شکر در تشنگی و گرسنگی؛ این چه عشقی است؟
نقش کمرنگ ایرانیان ما را دلگیر میکرد، به ویژه در مقایسه با کشور ترکیه و کویت. بسیاری از کشورها که به طور اساسی کارهای زیربنایی را آغاز کردند. حفر چاه تا عمق 300 متر، آماده کردن زمینهای کشاورزی برای کشت، آموزش دانش آموزانی که تنها موظف به خواندن قرآن بودند، ایجاد صنعت و شرایط شغلی با شهرها و روستاهای اطراف، ایجاد سیستم آبیاری قطرهای و کاشتن درختان مقاوم کویری و در یک کلام، بالا بردن شرایط زندگی سنتی وابسته به دام به منابع چندگانه.
در این میان، فرستادن چند محموله دارویی و غذایی یا حضور چند روزه در کنار آنان نمیتواند نام و نشانی از کشور و ملت ایران باشد، بلکه حضور مستمر مهندسین، کارشناسان کشاورزی و بهداشتی، معلمان و پرستاران و پزشکان و... که موجب دگرگونی در زندگی این انسانها شود، بزرگترین و با ارزشترین هدیه به چشمها و دلهای منتظر آنهاست.
دکتر سید ناصر عمادی ـ متخصص پوست
نایروبی ـ کنیا ـ شهریور ـ 1390
-----------------------------
پی نوشت:
بعد افرادی که خودشون رو مسلمون میدونن ادعا میکنن که کار ایران سیاسیه در صورتیکه که به قول دکتر
ایران در مقایسه با ترکیه و کویت کاری نکرده
افرادی که با ادعای اینکه اول به فقرای خودمون برسید بعد به بقیه سعی در به بی راهه کشوندن حرکت ملت دارن
اگر ادعا دارید که پیامبر گفته
واسه کمک کردن به فقرا اول فامیل بعد همسایگاه و بعد شهرتون
پیامبر اینو هم گفته:
اگر مسلمانی در هر جای دنیا از مسلمونها کمک خواست و اونها کمک نکردن مسلمون نیست
سخنرانی که وزارت اطلاعات وقت (خاتمی) بخاطرش از دکتر شکایت کرد و با مجازاتی که برای ایشون در نظر گرفت تلاش برای حذف از دنیای سیاست و بایکوت خبری دکتر صورت گرفت.
این سخنرانی یکی از سخنرانی های کمیاب ایشون هست که به سختی در اینترنت پیدا میشه
بقیه سخنرانی های ایشون در سایت dr-abbasi.ir موجود هست
فایل صوتی( ۴ تیر ۱۳۸۳ )
حجم ۴ مگابایت
مدت:۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
----------------------------------------------------
برچسب ها:
دکتر عباسی - سخنرانی - سخنرانی دکتر عباسی - سخنرانی داغ - سخنرانی جنجالی- سخنرانی کمیاب - سخنرانی کمیاب - سخنرلنی استراتژیک - سخنرانی عباسی- سخنرانی دکتر حسن عباسی- حسن عباسی- سخنرانی حسن عباسی - عباسی و- سخنرانی جالب- جالب
مواد لازم برای تهیه یک خوراک خوشمزه تایلندی:
نمک و فلفل به مقدار لازم
کمی سبزیجات
۳ عدد موش متوسط سفید رنگ
طرز تهیه: همه رو با هم قاطی کنین بزارین طبقه وسط فر با حرارت ۲۵۰ درجه فارنهایت بپزه
این موشها رو شکم پر هم میتونی درست کنید خیلی خوشمزه میشه
فقط زیاد نپزیدشون که ویتامیناشون از بین میره

قبل از پخت

بعد از پخت




جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت :
ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد
مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... خجالت نمی کشی؟ ...
جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد
خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم
مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...
این روزای تابستون چقدر گرمه
اساسا چه حالی میده بری بالای پشت بوم و بخوابی و ستاره ها رو دید بزنی اونوقته که میری تو یه عوالم دیگه ای .میری تو بحر خلقت و از این جور حرفا، حالا میفهمم چرا خدا میگه شب را مایه آرامش و تفکر قرار دادیم شایدم تفکر رو نداشت همون آرامش رو گفته بود حالا اکشال نداره بذار ما هم یک کم اظهار فضل کنیم.
چقدر ما آدما بدبختیم،البت خودمونم خبر نداریما، یه وقتایی یه تلنگرایی میخوریم ولی خیلی زود یادمون میره، اونقدر مشغول کارامون میشیم که یادمون میره ، دیگه دارم رایو معارف میشم.
الان دارم به مجموعه ستاره ملاغه نگاه میکنم ، از بین ستاره ها همین یکیو میشناسم ، نورهای شهر مزاحمن بقیشونو نمیتونم ببینم، بعضی از این ستاره ها دارن تکون میخورن شاید ماهواره باشن،صدای جیر حیرک از تو حیاط شنیده میشه، راستی فلسفه آفرینش ستاره ها چیه؟ این همه ستاره برا چی؟ فایدشون چیه؟ برا قشنگین؟شاید یه دلیلش این باشه که من یه بهانه داشته باشم که آپ کنم.
وای که من روحم چقدر لطیفه و احساسات رفیقی نه ببخشید احساسات رقیقی دارم.
قربون اون دل عین فنچم برم که تند تند تاپ تاپ میکنه![]()
روزنامه ایران رو ورق می زدم که یکی از آگهی های تبلیغاتی اون توجهم رو جلب کرد.
ذیل تصویر یک پرشیای نقره ای، نوشته شده بود:
"تحقیقات بازاریابی نشان می دهد مشتریان خریدار پارس ELX افرادی با اصالت، واجد منزلت اجتماعی و اغلب دارای مناصب مدیریتی می باشند."
این حرف یعنی چی ؟
احتمالا یعنی اینکه پول بیشتر مساوی اصالت اجتماعیه
به عبارت بهتر اگه یه نفر به علت مشکل مالی اصلا خودرویی نداشت، در حیطه "با اصالت ها" جای نمی گیره؟ و ازاون بدتر اگر یک نفر بواسطه ثروت بیشتر ماشین گران تری از یک پرشیای ELX بخره "با اصالت" تره؟
آیا واقعا معیار سنجش منزلت اجتماعی افراد نوع ماشین اونهاست؟
و از همه دردناکتر تو این آگهی تبلیغاتی، مرتبط کردن مناصب مدیریتی افراد و نوع ماشینیه که سوار می شن. اگر بخوایم معیار سطح زندگی برای مسئولین جمهوری اسلامی را فرمایش امیرالمومنین علیه السلام قرار بدیم که در نهج البلاغه میفرماید: "ان الله فرض علي ائمه العدل ان يقدروا انفسهم بضعفه الناس كيلا يتبيغ بالفقير فقره / خداوند بر پيشوايان دادگر واجب گردانيده است كه زندگي خود را با طبقه ضعيف تطبيق دهند كه رنج فقر ، مستمندان را ناراحت نكند."
سعید جلیلی رو همه می شناسیم. کسی که در حال حاضر دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامیه اما در عین حال هنوز پراید سفیدش رو سوار می شه
.
عکس:سعید جلیلی با پراید خود به فرودگاه امام خمینی رفت تا برای مذاکره با ۵+۱ عازم ژنو شود
اینجا اردوی وبلاگ نویسا با موضوع عفاف و حجابه
به به به
دختر و پسر ها رو نگا دست همو گرفتن

چقدر ذوق کرده زنشو بغل کردن

میپرسی من چرا داغ کردم؟ میگی به من چه؟ راست میگی واقعا به من چه.اصلا مگه ماها علقمون به این حرفا میرسه، ولی حالا بزار بگم که تو دلم نمونه.
داستان مربوط میشه به یک عده کابوی آمریکایی دزد جانی که قصد دارن یک محموله سلاح آمریکایی رو برای یک فرمانده مکزیکی که به مردمش خیلی ظلم میکنه و همیشه اموال اونا رو غارت میکنه بدزدن. یک مکزیکی هم در طی جریاناتی با این گروه همرا میشه. خلاصه محموله رو میدزدن و برای فرمانده خونخوار مکزیکی میارن .
فرمانده هم به اونا طلای زیادی میده اما گیر میده به این یارو مکزیکیه که آره تو یک جعبه از سلاح ها رو دزدیدی. اصل داستان از اینجا شروع میشه یک مرتبه کابو های دزد جانی که کاری جز کشتن بلد نیسن تبدیل میشن به آدمای با معرفتی که میخوان این فرد و مردم دهکدشون رو ازدست این جانی نجات بدن.
حالا 4 تا کابوی جوانمرد رو در مقابل یک ارتش تا دندان مسلح فرض کنید. خلاصش اینجوری میشه که این 4 نفر با رشادت تمام این ارتش رو با هفت تیراز بین میبرن هر نفر یک صد تایی رو میکشن و این یعنی که جون هر آمریکایی به اندازه صد تا آدم غیر آمریکایی ارزش داره و آمریکایی جماعت به این راحتی ها نمیمیره خودشون هم به طرز بسیار غرور آفرینی کشته میشن، در آخر فیلم هم عکس اونها رو یکی یکی عین قهرمانهایی که حالا در بین ما نیستن نشون میدن.
میدونم که خیلی جالب فیلم تعریف نمیکنم، اما اگر شما هم فیلم رو دیده باشید متوجه این موضوع شدید که هالیوود چطور میتونه یک عده کابوی آدم کش رو به یک عده قهرمان تبدیل کنه و بعدش کاری کنه که دشمناش هم اون فیلم رو پخش کنن، شایدم لازم نباشه کاری کنن، ماها خودمون با دست خودمون طی سیاست آوردن فرهنگ آمریکایی سر سفره مردم پخش میکنیم .
منبع : تار عنکبوت
درود بر شما انسانهای شریف
روی صهیونیست ها رو سفید کردید
الان تن فردوسی داره تو گور میلرزه
بنی آدم اعدا (دشمن) یکدیگرند که در آفرینش بد از بدترند
چو عضوی به درد آورد روزگار جهنم٬ دگر عضو ها را چه کار
منبع: تار عنکبوت